دلخوشی...

سلام.نمی دانم چرا دلم نمی آید از این جا دل بکنم و بروم برای خودم...هنوز  وابستگی ها و دلخوشی هایی است که من را به این جا پیوند می دهد...هر چند خیلی وقت است که دیگر برای خودم و خودت چیزی ننوشته ام.هیچ چیز...شده ام مثل خیلی ها که فقط روز راشب می کنند و شب را روز.حتی شرمم می آید بگویم دوستت دارم و هنوز علی رغم تمام دل سیاهی ها و دوری ها قلبم برایت می تپد.

زندگی همچنان جاری است و من هم چون قطره ای فقط مجبورم که در جهت جریان شنا کنم و شنیده ام کسانی که بر خلاف این جریان حرکت می کنند محکوم به فنا هستند.گاهی وقت ها فرصت های خوبی را برای نزدیک شدن به تو از دست می دهم و نمی دانم چرا اصرار دارم برای فرار از واقعیت از تو هم فرار کنم.شاید آن قدر در مرداب بی خبری و غفلت غرق شده ام که حتی تو هم امیدی به نجاتم نداری و ترجیح می دهی از دور ناظر غرق شدنم باشی...

آن قدر نسبت به مهربانی ها و گذشت هایت بی تفاوت شده ام که فکر می کنم تمام این مهربانی ها و گذشت ها از روی ترحم است و من از ترحم بیزارم هر چند از جانب تو باشد...مرا با خودم و خودت آشتی بده...نمی دانم چه طوری...فقط می دانم تنها عشق و محبت توست که می تواند مرا به زندگی امیدوار کند و می دانم آن قدر گذشت داری که گوشه ای از بی توجهی های مرا نادیده بگیری و به من هم به چشم یکی از دوست دارانت نگاه کنی.

فرصت زیادی باقی نمانده است من همچنان منتظر آن روز با شکوه هستم...

نظرات 3 + ارسال نظر
یه دوست شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:51 ب.ظ

منم یه وقتایی این توری فکر میکردم البته این واسه بچه گیامه
بدش که برگتر شدم دیدم که فقط با حرف و آرزو چیزی عوض نمی شه البته بهتر که نمی شه.
خورشید تنها به دونه ای می تابه که سر از خاک بیرون اوورده باشه.

یه دوست شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:55 ب.ظ

ولی با یه چیزه این متن که نوشتی کاملا موافقم (بر عکس همیشه) اونم عنوانشه. واقعا هم باید بهش گفت دلخوشی...

یک عدد موجود زنده سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:37 ب.ظ

تقصیر نداری
شروع کردی به درس خوندن
گلاب به روتون روم به دیفال روم به دیفال ! مخت گلابی زده !!
برو یه چار روز واسه خودت زندگی کن بعدش میفهمی که زندگی همش هم خر زدن و درس خوندن نیست و میشه جور دیگه ای هم بود‌!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد